زندگینامه

 میرزا حسن رشدیه پدر فرهنگ نوین ایران

 

میرزا حسن تبریزی مشهور به رشدیه در پنجم ماه رمضان سال 1267 قمری ( 14 تیر 1230 شمسی ) در محله چرنداب شهر تبريز به دنيا آمد، پدرش ملا مهدی تبریزی از مجتهدین بنام تبریز و مادرش سارا خانم نوه صادق خان شقاقی بود که با تمام فرزندانش به فرمان فتحعلی شاه کشته شدند. میرزا حسن پس از گذراندن تحصیلات مکتبخانه ای مانند سایر آخوند زادگان مقدمات صرف و نحو و فقه را به حد لازم فرا گرفت سپس تحصیلات خود را تحت نظر پدرش و سایر اساتید از کتب علمی و اخلاقی بزرگان چون جامع عباسی شیخ بهای، سراج المنیر، انوار سهیلی،معراج السعاده و…ادامه داد و ملبس به لباس روحانی گردید. از آنجایی که از هوش سرشاری برخوردار بود در اندک زمانی مورد توجه و احترام مجتهدین تبریز قرار گرفت چنانچه در 22 سالگی امام جماعت یکی از مساجد اطراف تبریز شد.

یکی از روزهایی که در منبر مشغول موعظه بود و از حرام بودن اطاعت بر حاکم ظالم سخن می گفت، مظفرالدین میرزا ولیعهد که از شکار برمی گشت برای ادای نماز به مسجد او وارد شد. به محض دیدن ولیعهد، میرزا حسن سخنش را برگردانده و ولیعهد را اعدل ناس معرفی کرده و مردم را به اطاعت از حضرت والا ترغیب کرد. این واقعه تاثیر عمیقی در میرزا حسن جوان به وجود آورد و او را از ادامه راهی که در آن قرار گرفته بود منصرف کرد.

در ابتدا قصد داشت برای ادامه تحصیلات حوزوی به نجف اشرف  برود، در این اوقات از طریق پدرش که از روحانیون روشن ضمیر آن روزگار بود با روزنامه هایی چون حب المتین، اختر و ثریا که در خارج از ایران به چاپ میرسید آشنا شد و با خواندن آنها کم و بیش از اوضاع جهان مطلع می شد. روزی در روزنامه اختر به مقاله ای برخورد که در آن آمده بود در اروپا از هر هزار نفر ده نفر بیسواد است و در ایران از هر هزار نفر ده نفر با سواد. این مقاله در میرزا حسن انقلابی به پا کرد، از آنجایی که همه بدبختیهای ایران را ناشی از بیسوادی و خرافات و همچنین عدم آگاهی می دانست، از سفر به نجف اشرف چشم پوشيد. برای رسیدن به آرزوی دیرینه اش که اصلاح اصول تعلیم و تربیت بود، تحقیق در مورد روش های جدید آموزش و سواد آموزی را در پیش گرفت و با حمایت پدرش و میرزا جواد مجتهد تبریزی، عازم روسیه، ( ترکیه ) عثمانی، مصر و لبنان شد. پس از چندین ماه تحقیق و تفحص در شیوه های تعلیم و تربیت، در نهایت دارالمعلمین بیروت را که توسط فرانسوی ها دایر شده بود را مناسب اهدافش یافت و به مدت دو سال در آنجا به فراگرفتن شيوه هاي نوين آموزش پرداخت.   

به پیشنهاد برادر مادریش ( حاج آخوند ) که مقیم ایروان بود و با آگاهی از مقاومت سنت گرایان و مکتب داران نسبت به تاسیس مدارس جدید در ایران،  قبل از بازگشت به ایران ابتدا به ایروان رفت و در سال ۱۲۶۲شمسی ( 1301 قمری ) نخستين مدرسه به سبک نو را براي کودکان مسلمان قفقاز تأسيس کرد و با تألیف کتاب درسی وطن دیلی ( زبان مادری ) به زبان آذربایجانی، اولین کتاب آموزش زبان ترکی با روش خودش را تصنیف کرد و آموزش کودکان ایرانی و مسلمان مقیم ایروان را آغاز کرد، این مدرسه چهار سال دایر بود. در آن زمان در ترکیه عثمانی به دبستان رشد می گفتند و به مکانی که مدرسه در آن دایر بود رشدیه، به این ترتیب میرزا حسن تبریزی که موسس مدرسه  به شکل نوین در ایروان بود به مدیر رشدیه معروف شد. در اوایل سال چهارم از عمر مدرسه میرزا حسن تبریزی با کمک اولیای اطفال، شاگردانش را با لباس های متحدالشکل در سر مسیر راه بازگشت ناصرالدین شاه از سفر دومش به اروپا قرار داد، و با به اهتزاز درآوردن پرچم ایران توجه پادشاه را جلب کرد و در انتهای خطابه اش با این مذموم ” سوغاتی را که ایرانیان از آستان ملک پاسبان پدر تاجدار انتظار دارند اجازه تأسیس اینگونه مدارس در ایران است ”  از شاه تقاضا کرد برای تغییر اصول تعلیم و تربیت در ایران که  آرزوی دیرینه اش بود به ایران برود. به این ترتیب با موافقت شاه در بازگشت به ایران، رشدیه نیزهمراه ملتزمین رکاب قرار گرفت. شاه هر روز ساعتی رشدیه را   احضار و در مورد مدرسه سوالاتی می کرد، رشدیه جوان و بی تجربه غافل از فکر و نیت شاه، منافع مدرسه را به طور جامع شرح میدهد. شاه زیرک هم که احداث مدرسه  را بر خلاف منافع سلطنت خود میبیند امر به جا گذاشتن رشدیه در نخجوان میانه راه و نگهداشتن وی تا رسیدن شاه به تهران میدهد. میرزا حسن قصد میکند به ایروان باز گردد اما به دستور شاه حتی از بازگشتش به ایروان نیز ممانعت می کنند ناچار پس از مدت تعیین شده به تبریز باز می گردد و این ماجرا را کاملاً مسکوت می گذارد که مبادا با اوا مهر و موم شدن مدرسه اش توسط کارگزار ایران روبرو میشود، با منحل شدن مدرسه ناچار رشدیه ایروان را ترک کرده عازم تبریز میشود.        

 در بازگشت به ایران نخستين مدرسه نوين را در سال ۱۲۶۶شمسی ( 1305 قمری ) در محله ششگلان تبريز بنا نهاد. اين مدرسه در مدت زمان کوتاهی با استقبال مردم روبرو شد و موجب واکنش شدید مکتب داران و سنت گرایان قرار گرفت. با  اینکه میرزا حسن در کسوت روحانی بود، روحانیون متعصب تبریز وی را تکفیر و او را بابی نامیدند و حکم به انهدام مدرسه  رشدیه دادند.  با حمله به مدرسه و تخریب آن رشدیه  فرار کرده به مشهد می رود. در آنجا مدرسه جدیدی تآسیس کرد و مجددأ مورد حمله متعصبین و اشرار قرار گرفت. اینبار نیز رشدیه را به سختی کتک زده و دستش را می شکنند. به دنبال این وقایع رشدیه هر بار مصمم تر در مکانی دیگر مدرسه تاسیس می کند بین سال های ۱۲۶۶ و ۱۲۷۳ شمسی نه بار مدرسه تأسیس می کند و هر بار با کار شکني ها  و دسيسه هاي متعصبین و بد انديشان پي درپي بسته می شود و حتی يكی از شاگردان جان خود را از دست می دهد و خودش بارها مورد حمله قرار می گیرد و به سختی آسیب می بیند و باز ادامه می دهد.

امین الدوله که مردی خیر اندیش و ترقی طلب بود در زمانی که کارگزار آذربایجان شد از رشدیه حمایت  کرد و حمایت دولت از رشدیه رسمیت یافت. معروف است که امین الدوله به رشدیه گفته بود ” اگر بخواهم به مملکت خدمت کنم، توسعه فکر شما اولین قدم اقدامات من خواهد بود “. در سال 1315 امین الدوله در تهران به صدارت رسید و بلافاصله رشدیه را به تهران دعوت کرد، اولین دبستان رشدیه در تهران در این سال در باغ کربلایی عباسعلی با حمایت امین الدوله افتتاح شد. شش ماه از عمر مدرسه گذشته بود که امین الدوله از صدارت عزل و تبعید شد وعلی اصغر خان اتابک به جای وی منصوب شد. با روی کار آمدن صدراعظم هایی چون اتابک و بعد از او عبدالمجید میرزا عین الدوله که از نظر رشدیه خائن و وطن فروش بودند گرفتاریهای رشدیه از نو شروع شد و فعالیت های رشدیه از جنبه های علمی و فرهنگی فرا رفته ابعاد سیاسی به خود  گرفت. 

در این دوران به منظور افشا کردن و آگاهی مردم از آنچه می گذشت، دست به انتشار شب نامه زد. در این شب نامه ها علاوه بر شرح مظالم عین الدوله و عمال زیر دست او و فشارهای طاقت فرسای حکومت های محل ها، از مردم برای گرفتن حقوق حقه خود و مقاومت در مقابل خودمختاری و بریدن زنجیر های اسارت دعوت و راهنمایی های لازم را هم می کرد.

به دنبال انتشار این شب نامه ها دست به ابتکار دیگری زد، در هفدهم ربیع الاول سال 1323 قمری رشدیه جلد اول کتاب “کفایة التعلیم” را برای درس فارسی و املای شاگردان چاپ کرد، در آخر کتاب صفحات ویژه ای چاپ کرد به نام “تنبیه الغافلین یا ارشاد الطالبین” که اسما معاهده ایست بین مدیر مکتب رشدیه و اجزای مکتب رشدیه ” که در سه هزار جلد به طبع رسید و در ذی الحجه همان سال به چاپ دوم در پنج هزار جلد رسیده و به سرعت فروش رفت. تقی زاده که خود از شاگردان دوره اول مدرسه رشدیه تبریز بود درباره اش گفته بود: ” آقای رشدیه تنبیه الغافلین شما نه تنها اولین درس مشروطیت و آزادی طلبی بود، بلکه آخرین درس مشروطیت و آزادی هم همان است “.

رشدیه از حُسن استقبال مردم در استقبال از کتاب کفایت التعلیم آنچنان به وجد آمد که در صدد انتشار روزنامه برآمد. با مشکلات بسیار امتیاز مجله مصور مکتب را گرفت. نخستین شماره در سال 1323 هجری قمری منتشر شد. چنانچه از نامش پیداست در ظاهر مربوط به مکتب و امور مربوط به آن بود ولی دست کمی از کتاب “تنبیه الغافلین یا ارشاد الطالبین” نداشت و در همه جا ادب و احترام ظاهر کاملا حفظ می شد. پس از مدتی عین الدوله  به ستوه آمد و رشدیه را به همراه دو تن دیگر مجدالاسلام کرمانی ( ناشر و نویسنده روزنامه ادب ) و میرزا آقای اصفهانی که در حبل المتین کلکته می نوشت را دستگیر و به کلات تبعید کردند.     

گرچه درباره ابعاد علمی و آموزشی شخصیت میرزا حسن رشدیه کتب و مقالات اندکی منتشر شده، اما ابعاد سیاسی و تاریخی و نقش مهم او در گسترش و پیروزی اندیشه مشروطه خواهی در ایران، مغفول واقع شده است. 

از او ۲۷ جلد اثر به جا مانده است که از ميان آنها مي توان به این موارد اشاره کرد: بدايه التعليم، هدايه التعليم، نهاية التعليم، تحفه الصبيان، صد درس، تنبيه الغافلين، ارشاد الطالبين و …

ميرزا حسن رشديه در اواخر عمر با خانواده اش  به قم رفت، مدرسه اش را در مجاورت تکیه ملا محمود دایر کرد و اطفالی را که اکثرا فقیر و بی بضاعت بودند دعوت کرده و بر طبق میلش دبستانی بپا کرد. علاوه بر مدیریت، کلاس اول را خود اداره می کرد. در قم در همان مدرسه، کلاس مخصوصی هم برای تدریس به نابینایان گشود و به طرز خاصی ایشان را تعلیم می داد. 

میرزا حسن رشدیه در 18 آذر 1323 شمسی در ۹۳ سالگی درگذشت.

در واپسین روزهای زندگی، چنین وصیت کرده بود:

“مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود”

 

 

سالشمار برخی از وقایع مهم زندگی میرزا حسن رشدیه

  • تولد
  • 1298 ق. آغاز سفرهای رشدیه برای تحصیل به کشورهای روسیه(شهر ایروان در کشور ارمنستان کنونی) عثمانی، مصر و لبنان
  • 1301 ق. تاسیس نخستین مدرسه ایرانی برای مسلمانان قفقازی(رشدیه، 1370، ص 20) به کمک حاجی آخوند برادر ناتنی میرزا حسن رشدیه
  • 1305 ق. تاسیس اولین مدرسه در مسجدی در شهر تبریز و آموزش کودکان با اسلوب جدید و صدور حکم تکفیر وی و تکرار اتفاقات فرار رشدیه به شهرهای مختلف و تاسیس مدارس جدید.
  • 1312 ق. تاسیس مدرسه جدید رشدیه قبل از سال 1312 ق. در محله لیل آباد شهر تبریز 
  • 1313 1314 ق. انتصاب امین الدوله به پیشکاری آذربایجان و بازگشت رشدیه به ایران و حمایت امین الدوله از رشدیه و در نتیجه موفقیت و پیشرفت مدرسه رشدیه
  •  1314- 1315 ق. انتخاب امین الدوله به صدر اعظمی و احضار رشدیه به تهران و تشکیل انجمن معارف و آغاز کار مدارس ابتدایی جدید در تهران با حمایت دولت
  • 1316 ق.  رواج و افزایش تعداد مدارس جدید(در مقطع ابتدایی)، عزل امین الدوله از صدراعظمی در سال 1316 ق. و  رشدیه یکی از حامیان اصلی خود را از دست داد.
  •  1316 ق. با آغاز صدارت امین السلطان واختلاف رشدیه با انجمن معارف؛ اعیان و اشراف از ترس صدراعظم فرزندانشان را از مدرسه رشدیه خارج کردند و فشار برای تعطیلی مدرسه رشدیه افزایش یافت و با حمایت شیخ هادی نجم آبادی مدرسه به حیات خود ادامه داد.
  • 1319 ق. سفر رشدیه به حج جهت در امان ماندن از دست ماموران حکومتی و بازگشت به تهران با بهتر شدن وضیعت و با توجه به منحل شدن مدرسه رشدیه در تهران،  وی برای تحصن به شهر قم رفت. دشمنی امین السلطان با رشدیه سبب جمع شدن مخالفانش در اطراف رشدیه شد و امین السلطان تصمیم به تبعید رشدیه به اردبیل را می گیرد که  بنا به دلایلی عملی نمی شود.
  • 1320 ق. وفات شیخ هادی نجم آبادی یکی از مهم ترین حامیان اصلی رشدیه.
  • 1321 ق. انتخاب عبدالمجید میرزا عین الدوله به صدر اعظمی و دائر شدن مجدد مدرسه رشدیه
  • 1322 ق. وفات امین الدوله یکی دیگر از حامیان اصلی رشدیه.
  • 1323 ق. تاسیس مدرسه جدید رشدیه به نام “مکتب رشدیه” زیرا قبلا مدرسه رشدیه تاسیس شده بود و منحصر به امین الدوله(و بازماندگانش) بود.
  •  1324 ق.تبعید رشدیه به کلات و با عزل عین الدوله از مقام صدر اعظمی و انتصاب میرزا نصرالله مشیرالدوله وی مشهد دعوت می شود و پس از مدتی از آنجا به دیدار عبدالرحیم طالبوف در روسیه رفت.
  • 1325 ق. تاسیس مدرسه حیات جاوید به مدیریت میرزا حسن رشدیه
  • 1326 ق. انتشار روزنامه طهران به مدیریت و صاحب امتیازی میرزا حسن رشدیه
  • 1330 ق. استخدام رشدیه در وزارت معارف به سمت بازرس مدارس
  • 1332 ق. انتصاب رشدیه به سمت امانت اوقاف و ریاست اوقاف قزوین
  • 1336 ق. انتصاب رشدیه به سمت ریاست معارف گیلان
  • 1302 ش. بازنشستگی رشدیه و تقاضای درخواست تاسیس دبستان در رشت و مهاجرت به تهران
  • 1308 ش. درخواست تاسیس مدرسه در اردبیل(به درخواست اهالی آن شهر)
  • 1315 ش. تاسیس مدرسه شش کلاسه در شهر قم
  • 1323 ش. وفات



Comments are closed.